وقفۀ یک ماهه برای تزکیۀ نفس

ترتیب دهنده: بانو صالحه وهاب

  رمضان یک مناسبت دینی و مذهبی است که در طول دوازده ماه تقویم قمری، در ماه نهم آن اتفاق می افتد این مناسبت مانند جشن ها و روز های مذهبی دیگر چه اسلامی و یا غیر اسلامی باشد، همه ساله  یک تاریخ معین ندارد، بلکه هر سال نسبت به سال قبلی به مدت ده روز  پیشتر اتفاق می افتد، زیرا تقویم هجری قمری، براساس چرخش ماه است که توسط مسلمانان و نیز در بسیاری از کشورهای اسلامی از آن  به عنوان سالنمای مذهبی و مناسبت های اسلامی مانند روزه، حج و تعیین ماه‌های حرام  استفاده به عمل می آید.  به اساس معلومات داده شده در ویکیپیدیا “تقویم هجری قمری از همان ابتدای مهاجرت مسلمانان از مکه به مدینه معمول نشده ‌است، بلکه ۱۵ سال بعد از تاریخ هجرت محمد(ص) و در زمان خلافت عمر بن خطاب، خلیفهٔ دوم به رسمیت شناخته شده است این به سبب آنست که شمار تقویم قمری در میان اعراب پیش از اسلام رواج داشت. در ابتداء ماهی افزوده به نام نسی نیز وجود داشته که تقریباً هر سه سال بنحوی از انجا در تقویم قمری قرار می ‌گرفته تا ماه‌ ها همواره در یک سال خورشیدی قرار گیرند. اما در سال ۱۰ هجری پس از آمدن آیهٔ ۳۶ و ۳۷ سورهٔ توبه مبنی بر اینکه تعداد ماههای سال نزد خداوند (ج) دوازده ماه می‌باشد، استفاده از این ماه منسوخ شد”.

       برای تعریف محتوای ماه رمضان روایات مختلفی وجود دارد، لغت شناسان کلمۀ «رمضان» را آمده از ریشۀ «رَمَضَ» دانسته اند یعنی سخت تافتن گرمای آفتاب بر ریگ  زمین و داغی سنگ، بر اثر شدّت حرارت آفتاب. یعنی رمضان از مصدر «رَمَضَ‏» به معناى شدت گرما، و تابش آفتاب بر رمل یا ریگ نرم معنی شده است، انتخاب این کلمه دقت نظر و لطافت اندیشوی ‏خاصى میخواهد. شاید تعبیر از گداخته و دگرگون شدن در زیر گرمای سوزان آفتاب تموزان با روزه گرفتن در روز های طولانی تابستان همانا غلبه بر عطش نفس سرکش و حملات بی امانش باشد که پیوسته با سوزش طاقت فرسا می گدازد و جهت ارضای تمایلاتش با سعی و تلاش خستگی ناپذیر انسان را به انحراف وا میدارد.

عدۀ دیگری رمضان را معنی باران ختم تابستان و اوایل خزان که خاك و غبار تابستان را از هوا پاک مى‏ سازد، میدهند. یعنی نفس انسان را که تشبیه به غبار گرد آلود تابستان و رمضان را تشبیه به باران اوایل پائیز نموده، تعبیر میکنند که ماه رمضان نفس  یازده ماهۀ انسان را شست و شو داده پاک میکند. عدۀ هم معتقد اند که رمضان از «رمضاء»  مشتق گردیده و معنی آن سوزانیدن میباشد و تعبیر آن را سوزاندن گناهان بندگان خدا درین ماه میدانند. یک عده ای دیگر معتقد اند که این کلمه از «حرّ» گرفته شده که به معنی برگشت از بادیه به شهر است. همچنان گفته میشود که «رمضان» را از «رمضت النصل ارمضه رمضاً» گرفته اند و آن براین معنیست که نیزه را میان دو سنگ گذارند و بر آن بکوبند تا نازک و باریک شود و تعبیر آن را چنین آورده اند که در رمضان انسان خود را میان طاعات الهى قرار می‌دهد تا نفس او نرم و آماده‌ ای بندگى گردد.

امّا؛ در اصطلاح، رمضان نام ماه نهم تقویم هجری قمری است، ماه روزۀ اسلامى و ماه نزول قرآن. شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أُنزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ أی … گفته میشود که قرآن  در این ماه بر حضرت رسول اکرم (ص) فرود آمده‌ و مستقیماً به کسانی که ایمان آورده ‌اند دستور داده شده که در این ماه روزه  بگیرند. اینکه این ماه بر همه ماه های دیگر برتری دارد به دلیل آنست که نزول تورات در ششم ماه رمضان، انجیل در دوازدهم ما رمضان، زبور در هجدهم و قرآن مجید در شب قدر این ماه صورت گرفته است.  شب قدر یک شب با منزلتیست از شبهای این ماه مبارک که یکی از سوره ها در قرآن مجید هم در وصف این شب بنام سوره قدر آمده است ولی بطور صریح به شماره آن شب  که کدام شب است اشارۀ دقیق صورت نگرفته است. به باور مسلمانان این شب بنابر روایات مختلفه در یکی ازین ۳ شب ها یعنی شب نزدهم، شب بیست ‌ویکم یا شب بیست‌ وسوم ماه رمضان واقع گردیده است. این ماه به عنوان خجسته و برگزیده ‌ترین ماه ها در دین اسلام و بین مسلمانان شناخته شده و این ماه را به عنوان ماه مهمانی خداوند یکتا هم یاد کرده اند.

روزۀ روزه داران از اذان صبح یعنی قریب بعد از نماز فجر الی اذان مغرب قریب بعد از نماز شام از خورد و نوش خودداری نموده سعی می نمایند بر خواسته ها و نفس شیطانی خویش کنترول و غلبه داشته، تزکیۀ نفس کنند. نحوه روزه داری در قرآن عظیم الشأن طی آیة 183 الی 188 سوره بقره اشاره شده است. هنگام روزه علاوه بر خوردن و آشامیدن، دروغ گفتن، غیبت، عیب جوئی، چشم چرانی، آمیزش جنسی، بر دیگری آسیب رسانیدن، فروبردن سر در آب، و رسیدن دود و غبار غلیظ که به حلق برسد هم سبب باطل شدن روزه میگردد.

گرفتن روزه در امت های پیشینه هم مروج بوده چنانچه در قرآن آمده است: یا أیّها الّذین آمنوا کُتِب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلکم تتقون” ای کسانی که ایمان آورده اید و روزه بر شما مقرّر شد، چنان چه بر کسانی که قبل از شما بودند، نوشته شده بود، تا پرهیزکار شوید”. در تورات و انجیل نیز در ارتباط با روزه میان یهود و نصارا اشاره گردیده است. اقوام و ملل دیگر هنگام مقابل شدن با حادثات غم و اندوه و سختی روزگار روزه گرفته اند، چنانچه در قاموس کتاب مقدس چنین آمده است: “روزه در تمام اوقات میان هر طائفه، ملت و مذهب، در مواقع غم و اندوه و دچار شدن به حادثات غیر مترقبه، معمول بوده است“. حتی مللی که باورمند و پیرو ادیان آسمانی هم نبوده و نیستند روزه گرفتن را یک امر مؤثر معنوی دانسته به فطرت آن پی برده اند و طبق عقاید و باور های خود شان به نحو عبادت آنرا انجام داده اند مانند بت پرستان هند، یونان و مصر قدیم. روزه در قرآن عظیم الشأن بر آنکسانی که مریض و یا در سفر باشند، معاف قرار داده شده است ولی باید به اصطلاح بجای قرض آن، روزهای دیگری را به همان تعداد که نگرفته است، روزه بگیرد.

ماه صیام در جمع مسلمانان از حرمت، مقدار، اهمیت و موقف خاصی برخوردار است. همه مؤمنان با فراهم كردن زمینه هاى معنوى در دو  ماه قبل از آمدن ماه صیام  یعنی ماه رجب و ماه شعبان همه ساله آمادگی های خاصی برای حلول و آمد آمد به این ماه پربركت که دوران سلوک روحى و روانی و اداء خالصانۀ مناسک مذهبی آنان است، گرفته و با شوق و اشتیاق خاص تلاوت قرآن، شب زنده دارى ها، طاعات و عبادات، دعا و استغفار، دادن صدقه و طعام به غرباء و مساکین وغیره، خود شان را از امواج فیض الهى سیراب نموده روان شان را شادمان و نفس شان را پاکیزه می سازند. ماه صیام ماه قیام، طهارت، آزادی از غرور و خود خواهی ها، ماه هدایت، سپاس گزاری از خالق هستی، موعد امتحان بنده در برابر خالقش، غلبه بر نفس مادی، صیقلِ نفس باطنی، و ماه عبادات است. گروهی هم ماه مبارک رمضان را پاكسازى آئینه جان از آلودگى‏ و گناه و پاكیزگی روان از غفلت و زنگار خطاها تزكیه نفس، اصلاح معایب، رفع نواقص، تسلط برعقل و ایمان و اراده دانسته اند. ماه رمضان ماه برکت، ماه رحمت، ماه مغفرت، ماه توبه و ماه انابت و بازگشت به درگاه الهی است.

ماه رمضان در حقیقت تعیین كننده طریق رفتار و برخورد انسانی، پى بردن به کیفیت و ماهیت عقل سلیم و دانستن موقعیت انسان بر روی زمین در جایگاه لازمِ دیده شده از جانب آفریدگار میباشد. آگاهى از نوعیت این ماه و به جا آوردن ارکان معینه درین ماه ضمن این که نعمتى است بسی بزرگ، موهبتى است سترگ و راه گشاى است در اِعمال كیفیت و کمیت رفتار انسانی. در پرتو شناسایى موقعیت این ماه که برگزیدۀ خداوند (ج) است بر بندگان مؤمن اوست که از حلول این ماه خجسته استقبال شایسته و قابل قدری به عمل آورند.

رمضان و روزه گرفتن را به صورت درست و واقعی آن شناختن و بر آن به وجه احسن پا بند بودن در حقیقت قربت به خدا و روح انسانیست، شناخت روح انسان که در حقیقت دَم و یا نَفَس خداوند است که در هر جنبنده دمیده و شناخت  نیازهاى حقیقى آن، رابطه مستقیم بنده را با خدا و اسرار نیازمندى های انسان را با عالم ملكوتی در بر میگیرد. اگر توانائی این شناخت در انسان ها ایجاد شود و رونق بگیرد، علاوه بر آنکه ماه صیام را دلیل محرومیت و محدودیت های نفسانی نمیدانند، بلكه بهترین واسطه برای توسعۀ وجودى و صعود تكامل انسانی،عرصۀ برای تجلی حقیقت اسلام یعنی تسلیم محض در برابر باری تعالی و تعالی انسان خواهند دانست. با تزکیۀ نفس درین سی روز در یک سال غبار تن که حجاب روشنان جان است و چون پرده ای بر دیدگاه بصری ریخته و غفلت عقلانی سیمای نورانی این حقیقت روشن را نهان ساخته است، از چشم بصر دور گردیده و آتشفشان پاکیزگی ها را هویدا میسازد. به شرط آنکه بعد از گذشت این ماه پر برکت انسان بتواند خودش را درخط مستقیم، خویشتن داری و راهِ دریافته برقرار نگهدارد و بر عطش نفس و حملات زجر آور آن غالب بماند. عظمت ماه رمضان را، در هدایت مردم، و مشخص شدن حق از باطل و رسیدن به لقای خداوند «ج» وابسته دانسته اند.

همه نیک میدانیم که انسان دارای دو نوع نفس است یکی نفس حیوانی یا مادی و یکی هم نفس روحانی (باطنی) و یا معنوی. نفس حیوانی تمام نیازمندی ها و مایحتیاج مادی، ظاهری و دنیوی او را در دنیای فانی و حیات مؤقتی معینه اش را به روی کرۀ خاکی تا زمانی که در قید حیات است احاطه میکند. و نفس باطنی یا معنوی آن همچنان برای حفظ بقا، نشاط و بالندگی خویش نیازمندیها و تمایلاتی دارد که باید همانند نیازمندی های نفس مادی تأمین و برآورده شود. نیازمندی های نفس حیوانی زیاده تر زادۀ احساسات و ضروریات جسمانی میگردد مثل غذا، غریزۀ نفسانی و شهوانی، شادابی، تفریح و سفر، روابط اجتماعی، شغل، تشکیل خانواده داشتن زن و فرزند، آرامش پولی و مالی، صحتمندی و نیرو وتنومندی، نشاط، جمع آوری ما و منال، و کسب شهرت وغیره که چشمۀ آبدهی این خواهشات و خواست های بی اساس همانا خودی و خود خواهی و احساس غرور و منم در وجود انسان است.

ولی نیاز مندی های نفس روحانی یا معنوی سچه نگهداشتن و تزکیۀ این نفس از آلودگی های غبار غفلت و پردۀ جهل و نبود یا کمبود آگاهی است از شناخت خود و خالق هستی. یگانه چیزی که برای شفاف سازی آئینۀ دید بصر و حریت روان از قید خودی ها و منی ها میتواند توصیه گردد «تقوای سالم و بی ریا» میباشد. یعنی مقاومت در برابر جاذبۀ نفسانى و زدودن این تمایلات، جهت سرزنده، بالنده و با نشاط  ساختن بُعد حقیقى و گوهر اصلى وجود انسان. بندگان رب تعالی ضمن تطهیر جسم، به تطهیر جان نیز نیازمند اند تا روحشان در عالم پاکی و  رشد و تعالی، از انوار هدایت بخش الهی بهره ور گردد.

بدون شک ماه رمضان یک مناسبت مذهبی بوده درین عالم هستی علناً وجود دارد. منع خورد و نوش و مسائل مادی و خواهشات نفسانی و غریزوی در یک وقفۀ معین، حکم الهیست و نوعی از تقواء شمرده میشود، اما؛ این تقوای مؤقتی و محدود ارضاء کنندۀ  جنبۀ نفس مادیست که اکثراً به حقیقت باطنی و معنوی آن توجه صورت نمی گیرد. دنیای انسان ها عالم تنزل یافته ای است ازعالم بالا، آنچه این جا به نظر می آید نشانه ای است از عالم معنی. حتی همین احکام و قواعد فرستادۀ الهی با آنکه که درین دنیا به شکل دین و و مذهب و دستورات و فرامین عبدی و عبادی ظهور کرده اند، حاوی اسرار و رمز های باطنی  میباشند. یعنی هر پدیدۀ مربوط به زمان و مکان و انسان و حتی اشیاء دارای جنبۀ حقیتی و باطنی استند.

ولی اگر مبنی بر ژرفنگری در نکته ای که روزه یک وسیلۀ نیک و ساده برای انسان‌ شدن است، حقیقت امر تقواء را که درکل ارکان واجب الامر ماه صیام را بطور مجموعی احتواء میکند مانند ( دعا، پرستش و ستایش حق، تزکیۀ نفس، پرواز به سوی خدا، صیقل روح، ارتقاء شناخت درون، عبادت خالص، مهار و کنترول خواهشات و شهوات نفسانی، دوری از خودی ها و منی ها، اندیشیدن در بارۀ غرباء و مساکین و مدد رسانی بر آنها، دادن نفقه به  اقرباء، پرهیز از کذب و آسیب رسانی، دوری از قتل و قتال و زنا)، یک حقیقت عینی است  که این نوع تقواء انسان  نا سالم به انسان سالم و انسان سالم به انسان کامل مبدل میگردد.

انسان براى تأمین حیات معنوى و تقویت و پرورش روح خویش به این وقفۀ یکماهه در یک سال نیاز دارد. این فریضه مانند دیگر فرایض و تكالیف اسلامى تنها با بعد نفس باطنی انسان در ارتباط نیست و فواید و اثرات آن محدود و منوت به نفس و حیات معنوی و باطنی انسان نمى گردد،  تأمین نیازهاى روحى و باطنی بهره ها و بركات مادى و دنیایى را هم براى انسان و جامعه به همراه دارد. ولى هدف اصلى و نقش اساسى و تأثیر عمده ماه مبارک صیام پاکیزگی درون، حیات معنوى و تقویۀ روان انسانى میباشد.

به امید آنکه این وقفۀ یکماهه در یک سال را با توانائیی و بردباری و به وجه احسن آن با روش سالم برخورد با هر دو بعد نفسانی انسان به پایان برده گوهر انسانیت را در قالب انسان بودن ما صیقل بخشیم و این نور تجلی دورنی ما بتواند راهنما و روشنگر آن نابینایان گردد که صرف جشم سر دارند و چشم بصر شان کور است.

Kommentar verfassen

Deine E-Mail-Adresse wird nicht veröffentlicht. Erforderliche Felder sind mit * markiert

Scroll to Top