منارۀاحساس-شعر
منارۀاحساساینجا هوای خلوت ديدار يخ زده استچشم به ره کشیدۀِ خونبار يخ زده استتابوت خندههای مرا باد برده استپای نگاه خسته به تكرار يخ زده استاز ذهن باغ جلوۀِ ناز شكوفه رفتاعصاب در گرفتۀِ گلزار يخ زده استآواز گرم دخترک گلفروش كوآغوش ناز نازی بازار يخ زده استفريادی از منارۀِ احساس برنخاستگلدستههای خطۀِ ايثار يخ …